loading...
وبسایت خبری تحلیلی | ترانه دانلود
admin بازدید : 100 2014/09/07 نظرات (0)

( گوشنوازي موسيقي کامنت مرا ياد گروه هاي پروگراسيوراک قديمي مي اندازد، ولي مثلادر گروه الوي ) آنقدر تنوع ريتم وجود دارد که مي توان از يک تِرک چندين قطعه ساخت، اما کامنت نه پيچيدگي ملوديک و تنوع ريتم پروگراسيو راک را دارد و نه المان هاي موسيقي آلترناتيو. اين اتفاق از روي عمد بوده يا مي توان اين را نوعي نزديک شدن به قالب پاپ ديد؟



خواننده و ترانه سرا گروه کيان پورتراب: من پروگراسيو راک و... گوش مي دهم. اما نمي خواهم موزيکمان شبيه آنها باشد. دراصل امبيانت

بودن موزيکمان براي ما اهميت بيشتري دارد، چون فکر مي کنم موزيک روز دنيا و بيشتر گروه هاي راک هم به سمت امبيانت مي رود. مثلاموسيقي پست راک بيشتر از پروگراسيو راک به درونيات و حس واقعي ما نزديک است.
    
برديا اميري: در موزيک پروگراسيو همه اعضاي گروه از ابتدا موزيک را پيچيده مي سازند. هر 15ثانيه از هر آهنگشان مي تواند يک آهنگ جدا باشد. گروه هاي مطرحي در دنيا وجود دارند که نوآوري هاي زيادي داشته اند اما اتفاقات عجيب ريتمي در آن نمي بينيد. شايد براي يک شنونده تخصصي، کارهاي نوازنده درامز «رديوهد» جالب باشد؛ مثلاريتم ها لنگ نمي شود، اما خلاقيت هايي دارد که باعث مي شود هم براي شنونده هاي خاص جذابيت داشته باشد و هم براي شنونده هاي عام



اين سادگي ريتميک براي اين است که راحت تر با مخاطب ايراني ارتباط برقرار کنيد؟
 

پورتراب: درواقع اين سادگي هم خودش يک کار پيچيده است.

اشکان آبرون: به نظرم ما درگير تکنيک هاي ديگران نشديم. مثلامن و نيما درگير تکنيک نوازندگي نيستيم که بخواهيم در يک دقيقه هزار نت بزنيم. به جاي ساختن يک تکنيک پرسرعت روي گيتار يا کيبورد، وقتمان را صرف ساختن يک «ساند» مي کنيم؛ از نگاه عاميانه هم يک چيز ساده شنيده خواهد شد که شايد به نظر تکنيکي نباشد، اما گوشنوازتر است. در اصل نوع تکنيک فرق کرده.
 

آرين کشيشي: شکلِ کلي و فرم هر موزيک اول از همه به سطح شنيداري مخاطب و سبک و ژانر کاري آن گروه برمي گردد، به نظرم درست نيست که ميزان پيچيدگي موسيقي را با مقدار و تعداد عوض شدن ريتم در يک قطعه بسنجيم؛ در اينکه موزيک کامنت را نمي توان در ژانر موسيقي هاي اينسرومنتال و تکنيکي قرار داد شکي نيست، ولي به غيراز ريتم چيزهاي ديگري در موزيک وجود دارد مثل: ملودي، هارموني، تنظيم، نوانس، صدا سازي و... که باعث جذابيت و پيچيدگي مي شود، هدفِ گروه ما اين نيست که يک موزيک اينسترومنتال و پيچيده توليد کنيم، به نظرم مَچ بودن اعضاي گروه از لحاظ صدادهي، حتي بدون متريال پيچيده خيلي سخت تر و باارزش تر است.


نيما رمضان: در ايران نوازنده ها جايي براي ديده شدن ندارند، مگر چند خواننده پاپ داريم که نوازندگان با آنها بنوازند! در ژانرهاي ديگر هم اتفاقي نمي افتد. بايد فضايي باشد که نوازنده ها ديده شوند و اين عطش براي تکنيکي نواختن از بين برود.

اينجا همه به دنبال تکنيکي نواختن هستند، در صورتي که نوازندگان مهم در دنيا به دنبال خلاقيت اند. نوازنده ها بايد به جاي پيچيده نواختن، فکرشده بنوازند چون درحال حاضر موزيک ما به خلاقيت نياز دارد.

پورتراب: البته خلاقيت مي تواند در همان تکنيکي نواختن هم وجود داشته باشد



مجله اي نوشته بود که شما شبيه گروه «بلک فيلد» هستيد. چرا واکنش نشان داده بوديد؟
رمضان: تيترش اين بود: «کامنت بند بلک فيلد ايران» و خود تيتر هم يک مقدار عجيب بود.
اميري: اين تيتر براي ورزشکاران جالب است. مثلابگويند فلاني مِسي ايران است!
رمضان: اين واکنش بيشتر به پيچيدگي نقد براي يک اثر موسيقي بود. فقط در انتهاي متن نوشته بود: «وکال نقش موثري دارد و اين موزيک يک برداشت مقلدانه از يک موزيک خارجي است.» شنونده موزيک ما اديب نيست. نقد نبايد اينقدر پيچيده باشد. البته اين نظر آن شخص بوده و اصلامي تواند بگويد شما بد هستيد. اما وقتي در رسانه مي نويسد، بايد استدلال موسيقايي بياورد. آن متن شبيه يک متن ادبي 200 سال قبل بود



چرا نسبت به شباهت تان با گرو ه هاي آن طرف گارد داريد؟
آبرون: نمي توانيم بگوييم شبيه نيستيم. اين شباهت به هر حال وجود دارد.
رمضان: مشخص است که ما از آنها ايده مي گيريم. شايد وقتي موزيک ما را گوش مي کنيد به نظر شبيه گروه هاي خارجي باشد، اما سعي مي کنيم شبيه به کسي نباشيم و اين کارسختي است، به اين دليل که ما پيش زمينه اي در اين موسيقي نداريم و بايد از ايده هاي موجود جدا شويم و خودمان نوآوري کنيم. در نوازندگي اين کار خيلي سخت است اما در قالب بندي موزيک سعي داريم يک گروه مستقل باشيم، تا وقتي شما اين موزيک را مي شنويد بگوييد اين کامنت است.



گروه کامنت در ميان جوانان با اقبال بسيار خوبي مواجه شده. به نظرتان کدام ويژگي ها در کامنت باعث اين اقبال عمومي شده است؟ در ابتداي کار فکر مي کرديد تا اين حد طرفدار پيدا کنيد؟

پورتراب: فکر مي کردم اين اتفاق بيفتد چون اين موزيک ادا درنمي آورد. يک حس واقعي بود و مردم هم آن را دريافت کردند.

رمضان: به نظرم نقطه قوت کامنت جداي از موزيک ساده بودن تکست (متن ترانه) است. لغات آنقدر ساده است که نيازي به آناليز ندارد و براي همين وقتي موزيک را گوش مي دهيد با جمله ها احساس نزديکي مي کنيد.



در آلبوم «رفته از دست» وکال نامفهوم است. آيا اين امر از روي قصد بوده يا چون وامدار شکل به خصوصي از موسيقي هستيد که مدنظر خودتان هست، تاکيدي بر اين نداريد که مخاطب کلمه به کلمه حرف هايتان را متوجه شود؟


کيان پورتراب: قضيه وکال عمدي نيست. زماني که اين کار را شروع کردم چون شنيدارهايم فارسي نبوده، ناخودآگاه لهجه داشتم ولي احساس مي کنم الان خيلي کنترل شده تر است و خيلي شديد نيست که مثلا«ر» را «رررر» بگويم! (خنده) به نظرم اين حساسيت نسبت به وکال در اينجا خيلي بالاست؛ خارج از اينجا نقدي نمي خوانيد که فلان بَند چه چيزي مي خواند. اما در ايران هميشه موزيک محکوم به وکال است، در صورتي وکال هم بخشي از موزيک است.






غير از لهجه در تنظيم کارها، وکال چقدر به لحاظ صدايي محدود شده؟
 
پورتراب: فکر کردم منظورتان لحن است؟


ترکيبي از هر دو؛ يعني هم لهجه و هم درجه صداي خواننده در ميکس... .
پورتراب: در هر ژانري يک سبک ميکس وجود دارد. مثلادر پاپ، وکال بالاتر از بقيه صداهاست و در راک بايد تعادلي بين تمام سازها باشد. به نظرم سليقه اي است.
کشيشي: در مورد فرم خوانندگي کيان بايد بگويم که وقتي من به گروه ملحق شدم، واقعا شعر ها برايم مفهوم نبود و خيلي سخت مي توانستم تشخيص بدهم کيان چه مي خواند و هميشه نسبت به اين قضيه معترض بودم، ولي در مورد آلبوم «رفته از دست» بايد بگويم که واقعا نسبت به قبل شعر ها خيلي واضح تر به گوش مي رسد و از طرفي در کنسرت هاي کامنت همه کساني که در سالن هستند همه شعر ها را از حفظ مي خوانند، پس اين نشان مي دهد که شعر ها در آن حد هم که مي گوييد نامفهوم نيست، شايد کلام واضح تر باعث به هم ريختن ميکس خواننده با موزيک شود.


رمضان: در واقع وکال نقش اينسترومنت را بازي مي کند. ولي چون زبانش مشترک است، مردم راحت تر درکش مي کنند.



اگر وکال مثل يک ساز براي شماست، چرا از نظر اجرايي اين قدر محوريت دارد. شعرها نسبت به اين تعريفي که داديد طولاني است، البته با اين تفاوت که کلمات خيلي مفهوم نيست...
رمضان: در نهايت اين کار در قالب موسيقي پاپ است.
پورتراب: به نظرم نبايد تا اين حد چارچوب قرار دهيم، اين موزيک پاپ است يا چيزي ديگري. يک شعر نياز دارد حرف بيشتري بزند. شعرهايي هستند که سريع حرفشان را مي گويند و موزيک بيشتر خودش را نشان مي دهد. هر موزيکي بسته به خودش مي تواند متنوع و کم و زياد باشد



يکسري کلمات در همه اشعار تکرار مي شوند که اتفاقا حروف مشترکي هم دارند و حتي بيشتر سطرها مي توانند دنباله هم و يک شعر واحد باشند...
 
پورتراب: اين چيزي که مي گوييد به نظرم نکته مثبتي براي آلبوم است چون اين آلبوم از جايي شروع و در جايي تمام مي شود، در واقع يک داستان در خودش دارد.



مثلادايره واژگاني که در کل شعرهاست خيلي گسترده نيست. به نظرم کلمات انتخاب شده حروف خاص مشترکي را دارند. مثل «دست» يا «من». شباهت حروف، به خاطر گنجاندنشان برمبناي اين شکل موزيک نبوده؟
پورتراب: من خيلي با اين موضوع درگيرم، چون اين زبان در نهايت براي اين موزيک نيست. اين تلاش براي تطبيق دادنش با اين موزيک است، يک جاهايي دست ما بسته است. شايد يکسري ايده ها داشته باشم که اگر به فارسي بگويم، مثل حرف زدن بچه ها در مهدکودک باشد اما به انگليسي عادي و روان است. چون در ادبيات ما از کلمات عربي و ثقيل استفاده مي شود اما آنها خيلي محاوره اي صحبت مي کنند.
اميري: کسي که روي موزيک شعر مي گويد حتما يک شخص حرفه اي و شاعر نيست و ممکن است دايره لغاتش صد لغت يا 300 هزار لغت باشد. مساله اين است که بتواند حس اش را به شنونده القا کند، لزومي ندارد حتما از کلمات ثقيل استفاده کند، تا بگويند فوق العاده. اينجا هر چيزي که راحت بيان شود، به نظر باارزش نيست



گفتيد سعي مي کنيد لهجه تان کنترل شده تر باشد...
 
پورتراب: به نظرم کنترل شده بود


    
خيلي هم بدون لهجه نيست...
رمضان: ما اصلامتوجه نمي شويم کيان غيرعادي مي خواند.
پورتراب: هر کسي يک جور مي خواند؛ چرا تا اين حد نسبت به لهجه مان نقد مي شود؟! در صورتي که افراد ديگر هم يک جور لهجه يا نوع خوانش دارند.



به آنها هم اين نقد وارد است...
پورتراب: براي ما از همه شديدتر است! البته ما نقدي را که به آنها مي شود، نمي خوانيم.



چون در اين جنس موسيقي کلام و نوع بيان خيلي مهم است و مي توان گفت تنها المان ايراني اين موسيقي است...
اميري: اين موسيقي هيچ نُت ايراني ندارد اما يک خارجي متوجه مي شود غربي نيست، البته ممکن است تشخيص ندهد اين موسيقي ايراني است اما مي فهمد که کاملاغربي نيست. يک اتفاق ناخودآگاه است. به هر حال يکسري شنيده ها از کودکي در ذهن ما جا گرفته و به صورت غيرعمدي جاهايي استفاده مي شود و براي خود ما هم خيلي محسوس نيست.
رمضان: 99درصد کساني که اينجا موزيک گوش مي کنند فقط به کلام دقت مي کنند.



  اين موضوع چقدر در اينکه موسيقي شما به سمت پاپ - راک برود، تاثير داشته است. به هر حال اينکه کجا زندگي مي کنيد و براي چه کساني مي نوازيد، مهم است. چقدر دغدغه موسيقي شما بوده که اين طور کار کنيد؟
 

پورتراب: هر هنرمندي بايد همينطور باشد. يک نقاش هم بايد در کارش تا حدودي مخاطب غيرحرفه اي را هم در نظر بگيرد، در غير اين صورت خودمان را از مردم جدا مي کنيم. اما اينکه بخواهيم خودمان را به گوش مردم وابسته کنيم، خير اين طور نيست.


کشيشي: به نظرم ما فقط سعي مي کنيم که موزيک باکيفيتي ارايه دهيم، براي ارتباط با سطح شنيداري مردم عادي بعضي وقت ها مجبوريم يکسري چيزها را درنظر بگيريم، ولي نه اينکه بخواهيم گوش هاي ناآشنا را مبناي کارمان قرار بدهيم.


آبرون: مي خواستم بگويم فرمت ساز زدنم را طوري انتخاب کرده ام که عوام بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

 

پورتراب: ما کلادورپرست هستيم. يعني اگر يکي از طرفداران کامنت «نيما» را در خيابان ببيند که به خانه مي رود، اين گروه برايش افت مي کند! اگر نيما در ايران مانده هم براي خودش بهتر است و هم براي کساني که کارش را دوست دارند، چون هم ما پيشرفت مي کنيم و هم گوش آنها به موسيقي حرفه اي عادت مي کند و با هم بالامي آييم. گاهي يک مجله خارجي از ما خبر کار مي کند که اتفاق جالبي است که ما از جاي ديگر حمايت مي شويم، اما اين براي يک عده خيلي مهم است؛ در صورتي که ممکن است اصلاندانند موسيقي ما چيست! ايراني ها يک مقدار به کساني که دم دستشان هستند راغب نيستند. خيلي ها گفتند از وقتي مجوز گرفتيد، ما ديگر موسيقي تان را گوش نمي کنيم!


رمضان: مجوز گرفتن اين دست موسيقي به نظرم شروع خوبي است. حتي گروه هايي مانند اوهام يا... . مي دانم که خوراک يک خواننده پاپ صدبرابر ماست، اما مطبوعات مي تواند کمک کند اين موزيک در جامعه شنيده شود. چه اشکالي دارد اين جنس موزيک در برج ميلاد اجرا شود. اين ژانر موسيقي، بي مورد يک تايتلي گرفته که موزيک راک خشن است يا موزيسين هايشان گاز مي گيرند و از اين حرف ها! به نظرم بايد اين موسيقي توسط مطبوعات نقد و بررسي شود. اين کار باعث ايجاد رقابت مي شود و همه تلاش مي کنند موسيقي بهتري توليد کنند.



بعد از سال 1376 گروه هايي با هم کار کرده و گروه ها منحل شده و يک عده به خارج از ايران رفته اند. اما کامنت از اين نظر خيلي خوب پيش آمده و سعي کرده وحدت بند حفظ شود. و ارتباط خوبي با علاقه مندانش دارد. آيا اين اتفاق آگاهانه و با برنامه ريزي بوده يا چون يک صفحه درشبکه اجتماعی داشته ايد، اين ارتباط حفظ شده است؟
   

رمضان: اوايل دهه 70 شرايط سخت بود و گروه هايي از جنس ما درآمدي نداشتند و در نهايت به جايي مي رسيدند که مجبور مي شدند گروه را رها کنند. چون يکي از مسايل اصلي گذران زندگي موزيسين هاست. مورد ديگر اينکه در کل ايران کارهاي گروهي يک مقدار سخت است و در گروه هر کسي مي خواهد نظر خودش را بگويد و هر کسي هم فکر مي کند بهترين نظر را دارد. البته خيلي جاها ما هم به بن بست مي رسيم و شايد اصلانتوانيم با هم حرف بزنيم، اما تقريبا ياد گرفته ايم که به نظرات مخالف هم احترام بگذاريم. توانايي و نقاط ضعف يکديگر را مي دانيم و بر اين اساس جلو مي رويم.

 

اميري: دراصل بايد بتوانيم يکديگر را درک کنيم. سنمان هم يک مقدار بالاتر رفته، زماني که سن پايين تري داشتيم دعواهايمان را کرده ايم. از اين تجربيات استفاده مي کنيم که کارمان را پيش ببريم. خبري از آينده نداريم اما تا به حال با هر سختي که بوده پيش رفته ايم. الان يک سال است که براي آلبوم مجوز گرفته ايم و اتفاقات خوبي افتاده يعني قسمت سخت ماجرا را رد کرده ايم.


پورتراب: از ابتدا هم در همه موارد با هم مشورت مي کرديم. به نظرم اهداف بلندمدت مان خوب پيش رفت. اينجا فکر کردن به اهداف کوتاه مدت سخت است. موزيسين بايد روي استيج باشد و اگر اين امکان را نداشته باشد، ممکن است نتواند به کارش ادامه دهد


منبع : روزنامه شرق با اندکی تغییر

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
آلبوم برتر

                                                          

                                                                      


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما طرفدار کدام دسته از خوانندگان هستید.
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 42
  • بازدید کلی : 4,172
  • بییپ تونز
     

    «بیپ تونز» یکی از اولین  سرویسی است که با شعار “رعایت دانلود قانونی” ایجاد شده، بستری را فراهم آورده تا کاربران آثار هنرمندان مورد علاقه خود را جستجو کنند، به آنها گوش فرا دهند و در صورت تمایل نسبت به خریدشان اقدام نمایند و یا دانلود کنند.     


    برای اطلاعات بیشتر و دانلود نرم افزار کلیک کنید